کد مطلب:140620 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

آماده شدن اهل بیت توسط امام حسین
روشن است كه انجام چنین مسؤولیت خطیری در چنین شرایط سخت و دشواری

نیازمند طرح و نقشه قبلی و آمادگی روحی است. از این رو امام حسین(ع) پیش از شهادت خود بارها مسؤولیت خطیر زنان را به آنان گوشزد كرده بود و از آنان خواسته بود كه مبادا احساساتشان بر عقل و تدبیرشان غلبه نماید و عملی بر خلاف وظیفه از ناحیه آنان صادر گردد. در سفارشی كه امام در شب عاشورا به زنان نمود فرمود: «یا زینب و یا ام كلثوم و یا فاطمة و یا رباب، انظرن اذا انا قتلت فلا تشققن علیّ جیباً و لا تخمشن علیّ وجها و لا تقلن فیّ هجراً؛ ای زینب، ای ام كلثوم، ای فاطمه و ای رباب! بنگرید هنگامی كه من كشته شدم گریبان چاك نكنید، خدشه به صورت نزنید و در مورد من سخنی كه شایسته نیست نگویید.» [1] .

و نیز هنگام خداحافظی با زنان به آنها فرمود: «استعدوا للبلاء و اعلموا ان اللَّه تعالی حامیكم و حافظكم و سینجیكم من شر الاعداء و یجعل عاقبة امركم الی خیر و یعذّب عدوكم بانواع العذاب و یعوضكم عن هذه البلیة بانواع النعم و الكرامة فلا تشكوا و لا تقولوا بالسنتكم ما ینقص من قدركم؛ [2] .

برای بلا آماده باشید و بدانید كه خداوند تعالی حمایت كننده و نگهبان شماست و به زودی شما را از شر دشمنان نجات می دهد و سرانجام كارتان را نیك می گرداند و دشمنانتان را به عذابهای گوناگون عذاب می كند و به جای این بلا و سختی، انواع نعمتها و بزرگواری به شما پاداش می دهد، پس شكایت نكنید و چیزی بر زبان نرانید كه از ارزشتان كاسته گردد.» علاوه بر آن بارها به خواهرش زینب(س) كه در ظاهر مسؤولیت رهبری این بخش از نهضت را به عهده داشت دلداری داده بود و از او خواسته بود تا در مقابل حوادث و پیش آمدهای ناگوار خود را نبازد كه تنها به یك مورد از آن اشاره می كنیم: امام سجاد(ع) می فرماید: «شبی كه فردای آن شب پدرم به شهادت رسید، شمشیرش را اصلاح می كرد و این اشعار را زیر لب زمزمه می كرد: «ای روزگار! اف بر تو باد كه بد دوستی هستی چه بسیار صبح و شام كه دوستان خود را به كشتن می دهی و روزگار جایگزین نمی پذیرد همانا امور به سوی خدای بزرگ باز می گردد و هر موجود زنده ای راه مرا در پیش دارد.». پدرم دو سه بار این اشعار را تكرار كرد و من به مقصود او پی بردم و دانستم كه بلا نازل خواهد شد. در این حال گریه گلویم را گرفت ولی سكوت كردم. ولی عمه ام زینب وقتی این اشعار را شنید، باشتاب در حالی كه لباسش بر زمین كشیده می شد نزد پدرم رفت و گفت: «وای از این مصیبت! ای كاش مرگ مرا در كام خود فرو می برد و زندگانی مرا تمام می كرد! امروز مادرم فاطمه، پدرم علی، برادرم حسن را از دست دادم ای جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان.» امام حسین(ع) او را دلداری داد و به او فرمود: «راه صبر و شكیبایی پیشه كن و بدان اهل زمین و اهل آسمان می میرند و همه چیز جز وجه خداوند هلاك می گردد و برای من و برای هر مسلمانی رسول خدا(ص) سرمشق و الگوست.» [3] .

به احتمال زیاد امام حسین(ع) خواهرش را در جریان جزییات حوادث آینده قرار داده بود و در هر مورد وظیفه هر یك از زنان را مشخص نموده بود. علاوه بر آنكه آنان در طول مدت اسارت از حمایتهای معنوی و روحانی امام سجاد(ع) كه همراه آنان بود، نیز بهره مند بودند.


[1] خوارزمي، مقتل الحسين(ع)، 238:1.

[2] عبدالرزاق المقرم، همان، ص 276؛ سيدبن طاووس، همان، ص 36.

[3] عبدالرزاق المقرم، همان، ص 217؛ سيدبن طاووس، همان، ص 35 و 36.